حمید خرمی/ فیلم سینمایی «خوب بد جلف ۲ : ارتش سری» همانند سری قبل، نوعی کمدی-وسترن است که با ادبیاتی بالیوودی سعی دارد تا یک ایده تلویزیونی خندهدار و البته بیمعنی را با زوج هنری پژمان جمشیدی و سام درخشانی بر پرده سینما آورده و بِفرروش گیشه در موعد اکران شود! اثری که میانه و محافظهکار حرکت کرده و بهجای تمرکز بر شوخیهای اختصاصی اروتیک خود، به متلکپرانیهایی درباره سینما و وزارت فرهنگ روی آورده و البته گریزی هم به تاریخ مقاومت ایران زده است آنهم در خلال مقایسه حاکمیت ایران با هیتلر!
«خوب بد جلف ۲» دقیقا در فضای فیلم های دهه 50 هالیوود سیر می کند؛ فیلمهایی که جنگ سرد را به سینما کشانده بود برای تحقق سیاستهای ایالاتمتحده در از بین بردن نفوذ کمونیسم و تضعیف روحیه مردم در شوروی. فیلمهایی که نیروهای ارشد شوروی را احمق، فاسد و سادهلوح بازنمایی میکرد و دراینبین مأمور سازمان اطلاعات جاسوسی آمریکا با استفاده از این حماقت مأموریتش را بهراحتی به پایان میرساند. الگویی که توسط کارگردان اثر به اجرا گذاشته شده و درر این راستا یک گروه جاسوسی آمریکا در پوشش گروه فیلمسازی وارد ایران شده و میخواهند کیک زرد تولید شده در ایران را نابود کرده و از دستیابی ایران به بمب هستهای! جلوگیری کنند و در این راستا همه فعالیتهای خود را بهراحتی و بدون هیچ مزاحمتی انجام میدهند و در نهایت مأموران امنیتی، توسط طالبان که در باغ لواسان هستند، این محموله را از دست میدهند! و به یکباره یکی از معاونین وزارت ارشاد که برای اعلام انتخاب فیلمِ این گروه جاسوسی برای جشنواره فجر به محل فیلمبرداری آمده، بیآنکه هیچ اطلاعی از محتوای فیلم داشته باشد میگوید: بعضی فیلمها برای ما ارزش راهبردی داره. فیلم درباره مقاومت تاریخی ملت ایرانه که مسئله راهبردی نظام و کشوره! و این در حالی است که اثر به وضوح این مقاومت را با سبک هیتلر مقایسه میکند و هدف از اینهمانی نیز قطعا می تواند به این معتنی باشد که سیاستهای ایران همانند عاقبت هیتلر شکست و نابودی خواهد بود! |
پس باید توجه نمود که آیا «خوب بد جلف ۲» قرار است مخاطب را در مسئله مقاومت، توانمند کند؟! و اگر اینگونه است آیا برای القای این مسئله، قهرمانی معرفی میکند؟ آیا رفتارهای جلف زوج هنری اثر، مظاهر مدرن هنرمند است در برابر خمودی ساختارهای سنتی؟! و ... سوالاتی که قطعا پاسخ آنها منفی است! و فیلم حتی از هنرمند سینما هم نتوانسته قهرمان بسازد، چه اینکه از فلسفه کمدی بودنش هم فاصله میگیرد و مثلاً اگر در کمدیهای وسترن خارجی، فرد ترسو و جبرگرایی داشتیم که اتفاقی و تصادفی، در مسیر قهرمان شدن قرار میگرفت، «خوب بد جلف ۲» همین اندک قهرمان تصادفی را هم ندارد! و از این جهت هویت «ارتش سری» نه تنها پوچ و بیمایه است. بلکه علت این بیمایگی نیز در فقدان ادبیاتِ ماقبل نمایش کمدی مثل رمان و نمایشنامه و...است. زیرا سینمای تولید کننده «خوب بد جلف ۲» مشق کمدی صامت را انجام نداده است و ترجیح میدهد بهجای طراحی شخصیت و موقعیت کمدی، راحت ترین گزینه را انتخاب نموده و به سراغ دیالوگ نویسیهایی از جنس متلک سیاسی و جنسی برود. دیالوگ هایی که هیچ حد و مرزی را از برای کلام نمی شناسد و هر لفظ قبیح و یا حتی مستهجنی را که بر قلم وِل می شود را بر زبان کارکترها جاری می سازد.
ارسال نظر